![]() |
||
![]() ![]() سه شنبه 19 آذر 1398 ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
يکشنبه 3 ارديبهشت 1396 - 20:47
از ويژگيهاي اختصاصى زندگى امام موسى كاظم، زندان طولانى است كه تحمل فرمودند. برخى از اقوال مختلفى كه در مورد مدت آن ذكر شده، برداشت کردهاند كه زندان ابد بوده است. در دعايى كه به آن حضرت در زندان و درحاليکه در سجده بودهاند، منسوب شده، آمده است: «اى ذليل كننده هر ستمگر و عزيز كننده هر خوار، بهحق خودت سوگند كه طاقتم طاق شد، پس بر محمّد و خاندانش درود فرست و گشايشى در كار من ايجاد كن.» دعا گوياى سختيهاي غيرقابلتصور زندان است. سِجن به معناى نگهدارى انسان در محيط بسته و غيرقابلخروج يا به تعبير ما زندان، از تعابيرى است كه هرچند بار كه در قرآن ذکرشده، روايتگر شيوه رفتار هيچيک از انبياء نيست و نقل رفتارهاى حاكمان و فراعنه است و كسى از اين واژه در قرآن استنباط جواز زندان بهمثابه كيفر نكرده است. در تمامى مواردى كه از ادله استنباط جواز شده است واژه حبس، بهکاررفته كه غير از سِجن است. هم در كاربرد و هم در كاركردِ اين نهاد كيفرى يا مراقبتى! و درعينحال موارد آن بسيار محدود و البته منصوص است. گفتهاند شيوه نگهدارى در زندان آنگونه كه امروز رايج است و يا در دوران حاكمان آن روزگاران رايج بوده، همچون زندان موسى بن جعفر عليهماالسلام، در زمان پيامبر اكرم (ص) بههيچوجه وجود نداشته و محبوسان را يا در دهليز مساجد مراقبت ميکردهاند و يا مدعى او را مراقبت ميکرده است. بسيارى از فقيهان در تجويز زندان بهمثابه كيفر تعزيرى احتياط بسيار کردهاند؛ و مدتها، نهادهاي نظارت شرعى همچون شوراى نگهبان بااحتياط با اين امر مواجه ميشدند، اما نميدانيم چه رويكردى سبب شد تا استفاده از زندان، كيفر غالب تعزيرى شد و مدت آن نيز بسيار افزايشيافته است، امروز قانونگذار جمهورى اسلامى از حبس بيش از 25 سال سخن گفته است بدون آنکه سقف آن را مشخص كند، درحاليکه در برخى كشورها حتى مانند افغانستان حبس بين 16 تا 20 سال را حبس ابد تعريف کردهاند، حال آنکه در نظام حقوقى شرعى ما كسى ترديد نكرده است كه حبس ابد تعزيري روا نيست! زندان، نهادى است كه اگر روزگارى در غرب بهترين كيفر شناخته شد امروز، با فجايعى مواجه است كه عالمان فن، در پى ترويج جايگزينهاي آن هستند امرى كه قانونگذار ما براى آن تلاش كرده است، ولى كار قانونگذار ما ازآنرو قابل تأمل است كه خود از يکسو آن را بسط ميدهد و از سوى ديگر دنبال جايگزين ميرود، از يکسو به آن اصالت ميدهد و از سوى ديگر دنبال تبديل ميگردد. مگر زندان اصالت دارد كه براى تغيير و تبديل آن، بهعنوان ثانوى تلاش ميکنيم؟! آزادى مقوم هويت انسان و كليد مسئوليت اوست، گاهى حريم اختيارات حكومت در سَنجه اصالت آزادى، مورد داورى قرار ميگيرد. چرا براى هر اتفاقى در جامعه، آزادى او را بايد سلب كرد؟ |
![]() |
© غلامحسین الهام 1388 نقل مطالب با ذکر منبع آزاد است |